دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

*دینا در آیین زرتشت، ایزدبانوی وجدان و دانش است. در آخرت شناسی زرتشتی، وقتی بی گناهی از پل چینوَد (صراط) عبور می کند، دینا با چهره ای بسیار زیبا به پیش باز او می آید. نام او برساخته از دین است، و از ریشه دی (به معنی دیدن) که از فارسی به عربی وارد شده است.
*از دین خواهم گفت؛ ادیان شرقی: زرتشت، هندو، بودا، جین، سیک، کنفوسیوس، تائو و شینتو.

پربیننده ترین مطالب

مبانی نظری و زمینه مدرنیسم (3)

چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۵۱ ق.ظ

نیچه و مدرنیسم

این موقعیتی بود کاملا مهیا برای عقاید نیچه که تا سال 1888 هموطنانش وی را نادیده گرفتن بودند. قدرت دریافت الهام گونه نیچه، اعتقاد عمیق وی به این که تاریخ انسان به نقطه ای سرنوشت ساز در تمدن بشری رسیده است، و نیز این اعتقاد که در تمامی ارزش های انسانی باید تجدید نظر کامل به عمل آید، در این سال ها در آمال انسان غربی پژواکی پر طنین یافت. نیچه با هجومی سخت بر اصول مسیحیت، با زیر سوال بردن مبناهای نظری پذیرفته شده در قرن نوزدهم و با دور انداختن کامل اخلاقیات سنتی، موفق شد اذهان نسل هایی را که شاهد چرخش قرن و جنگ جهانی اول بودند، به سوی خود جلب کند، نسل هایی که در دوره مدرنیسم نقش منحصر به فرد و بسیار موثری برای وی قائل شدند.

مفهوم مدرنیسم که ابتدائا در هنر و نقد ادبی برای طبقه بندی به کار گرفته شد، اکنون اصطلاح هنری متداولی در بسیاری از برنامه های فلسفی و ضد فلسفی است که اغلب دیدگاهی مبهم و طفره آمیز نیز باقی مانده است. برای بحث از دقت تاریخی و مشروعیت فلسفی این مفهوم باید مولفی را بر می گزید که مسئولیت بسیاری در مطرح کردن این مساله (به گفته او نیست انگاری) و برانگیختن حساسیت فلسفی نسبت به مسائل نهفته در این ادعا داشته است که: چیزی ملازم با یک سنت «به پایان رسیده» است و چیز تازه ای «آغاز شده» است؛ و این مولف نیچه است.

نیچه اوج این هستی شناسانه کردن و تقلیل دهندگی را انسان گرایی مدرنیته دانست. نیچه همچنان که کاستی های این انسان محوری را برمی شمرد، خود بنیاد تازه متافیزیکی ای را از راه خواست قدرت استوار کرد. در این بنیاد انسان در حکم خواستی است جهت افزایش قدرت خویش. نیچه هرچند سوژه دکارتی را رد کرد، اما از راهی دیگر آن را به گونه ای افراطی به مرز نهایی اش رساند.

او یکی از نخستین کسانی بود که افول مسیحیت را در اروپایی که بش از پیش ناسوتی می شد پیش بینی کرد و جمله مشهور خدا مرده است را بر زبان راند. او می پرسید کدام ارزش ها به عنوان راهنمای فرهنگ غربی جایگزین ارزش های مسیحی خواهد شد؟ نقد ریشه ای نیچه از مابعدالطبیعه یا متافیزیک، حقیقت وحدت خود و تلقی از هر واقعیت و ارزش به عنوان بیان اراده معطوف به قدرت، او را به نیای پست مدرنیسم بدل ساخت. در هر صورت دشواری های نظری در باب معنای مدرنیسم و مدرنیته، به همین نکات خلاصه نمی شود. زیرا هر لحظه ای از زندگی ما تازه است و جدید و به این اعتبار صفت مدرن نمی تواند به روزگاری خاص منحصر شود. در قیاس با شعار مزرعه حیوانات جرج اوروِل می توان گفت «همه امروزی اند، اما بعضی ها امروزی ترند!»

مدرن استعاره ای است هم برای طرد جامعه، و هم برای مصیبتی که در عین حال مضحک می نماید: کنش طنزآمیزی که بورژوازی با آن رد کردن نظم جمعه را با پذیرش کامل آن یکی می نمایاند. جوری وانمود می کند که انگار این نظم تقدیری ناگذیر است، و هر گونه تلاش برای رهایی از آن پیشاپیش محکوم به شکست است.

در قلمرو حقوق و قانون، گسست از سنت ها معنایی مشخص دارد: جدایی از قوانینی که بر ساسا زندگی هرروزه تعیین و تدقیق نشده باشند و سرچشمه آن ها، به متون مقدس، به گذشته ها، سنت ها و باورهای عتیق بازگردد. اصل توجیه کننده تدوین قوانین زمینی، باور به کارکرد در نهایت درست خرد انسانی است. این اصل احتمال خطا در فعالیت اجتماعی انسانی را نفی نمی کند، اما برا اساس این باور بنا شده است که سرانجام افراد با تکیه بر نیروی عقل جمعی خود خواهند توانست راه درست را بیابند. این قبول مرکزیت عقل انسانی در بحث از مدرنیته بسیار مهم است.

از آن جا که خردباوری در جریان سده هجدهم به گونه ای روشن و قاطع تدوین و بیان شد، واکنش های به آن نیز در اواخر همان سده به شکل صریح قاعده بندی شدند. نمونه عالی آن بحث نظری روسو در بیان تقابل میان طبیعت و فرهنگ، و آرمانی خواندن شیوه های زندگی انسان اولیه و مخالفت و دشمنی اوست با ادعاهای خردباوران. این که روسو در بسیاری از موارد تکیه بر حس را به جای تکیه بر نتایج سخنی عقلانی توصیه می کرد، و تلاش او در استنتاج نتایجی نظری از این نکته در مباحث سیاسی و اجتماعی، نام او را همچون یکی از پیشگویان نگرش رمانتیک، و از جمله صریح ترین خرده گیران به خردباوری روشنگری تثبیت کرده است. روسو به این اعتبار، یکی از نخستین ناقدان مدرنتیه است که بدون پنهان کردن دشمنی خود با سنت ها و خرافه های گذشته، روش های تازه ای جدا از پیشنهادهای روشنگران و دانشنامه نویسنان، به ویژه در زمینه آموزش و پرورش مطرح می کند. از این رو، رمانتیک ها در آغاز سده نوزدهم، در بساری از کشورهای اروپا و به گونه ای چشمگیر در آلمان، ریشه بازگشت به طبیعت و انزجارشان از خردباوری روشنگری را در آثار روسو یافتند. روسو بود که با قدرت، شجاعت و صراحت در بیان تقابل خرد و طبیعت، بر محدودیت کارآیی عقل انسانی تاکید داشت.

اساس بحث او در مورد ضرورت شناخت محدودیت های چشم انداز و کاربرد عقل، جنبه پیشرفته ای داشت و همین جنبه به کار فلسفه انتقادی کانت آمد و این فیلسوف بیش از یک مورد تصریح کرد که پیشرفت کار خود را مدیون روسوست. (در این مورد بنگرید به ارنست کاسیرر، روسو، کانت و گوته، ترجمه ح. شمس آوری و ک. فیروزمند، تهران 1374) بحث کانت در مورد این که بنیاد مذهب را نمی توان با خردورزی منطقی و فلسفی اثبات کرد، و برای انجام چنین کاری باید به قلمروی دیگر یعنی گستره ایمان وارد شد، پایه ای محکم در نوشته های روسو دارد. (همان) ولی باید تاکید کرد که نه کانت و نه بسیاری از پیروان او، نتوانستند گوهر بنیادین بحث روسو را که ضدیت با ادعاهای خرباوری مدرن است، به اندازه رمانتیک ها درک کنند و در بحث های خود به کار بندند.

با این که شمار تعریف های ارائه شده از مدرنیته بسیار زیاد است، ولی تلاش در جهت این که آن ها را در دوسته کلی جای دهیم، تاکنون ناموفق نبوده است. می توان بیشتر تعریف ها را در یکی از آن دو دسته کلی جای داد. دسته نخست مدرنیته را همچون شکل یا ساختاری اجتماعی فرهنگی و در نتیجه، واقعیتی یا دورانی تاریخی مطرح می کند، در حالی که دسته دوم آن را به مثابه حالتی، رویکردی فلسفی یا جهان بینی تازه ای پیش می کشد. ارائه کنندگان چنان نظریه ها و تعریف هایی، در مورد مکان پیدایش مدرنیته با یکدیگر هم نظرند و آن را اروپای غربی معرفی می کنند، در مورد زمان پیدایش آن به نظر یکسانی دست نیافته اند.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۲۴
زهره شریعتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">