دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

*دینا در آیین زرتشت، ایزدبانوی وجدان و دانش است. در آخرت شناسی زرتشتی، وقتی بی گناهی از پل چینوَد (صراط) عبور می کند، دینا با چهره ای بسیار زیبا به پیش باز او می آید. نام او برساخته از دین است، و از ریشه دی (به معنی دیدن) که از فارسی به عربی وارد شده است.
*از دین خواهم گفت؛ ادیان شرقی: زرتشت، هندو، بودا، جین، سیک، کنفوسیوس، تائو و شینتو.

پربیننده ترین مطالب

نقدی بر کتاب شرقی شدن غرب

پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۵۲ ب.ظ

با توجه به تاثیر هندیان بر هنر و ادبیات


 پس از جنگ جهانی دوم، به ویژه از دهه 60 میلادی تاکنون، تغییر بنیادین و شگرفی در نگرش غرب (به معنای اروپای غربی و آمریکای شمالی) به شرق رخ داده است. این تغییر نه تنها شامل تفاوت های جغرافیایی، ظاهری، نژادی، اجتماعی وسیاسی میان این دو، بلکه دربرگیرنده تغییرات اساسی در دیدگاه فرهنگ غرب به فرهنگ و ادیان شرقی است.

کالین کمبل در کتاب خود «شرقی شدن غرب» با الگو گرفتن از نگاه جامعه شناسانه ماکس وبر، تفاوت های دینی، فرهنگی و حتی ادبی هنری میان شرق و غرب را به خوبی تشریح و تبیین می کند. سپس براساس مدارک، مصادیق و مستنداتی از تاثیرات فرهنگ و ادیان شرق بر غرب، به خوبی از پس دفاع از نظریه خود برمی آید و آن را نوعی زایش جدید شرق در غرب توصیف می نماید. این مصادیق شامل مسائلی چون احیای طبیعت است که به طور خاص در مسائل زیست محیطی، گیاه خواری، طب کل نگر (هومئوپاتی) و جنبش های دفاع از حقوق حیوانات برجسته شده اند.

تحلیل کمبل از دلایل این تغییر که پس از جنگ جهانی دوم روی داده است، هم ریشه در نظر وبر دارد (فشار درونی جامعه به سوی عقل گرایی)، و هم تغییر نیازهای بشر معاصر، و صد البته تحولاتی که در نگرش دینی غرب نسبت به ادیان شرق رخ داد. تفاوت دیدگاه غرب و شرق در باب الوهیت و مهم تر از آن، بحران در تفسیر دینی از مسحیت در دهه 50 و 60 میلادی از جمله نکاتی هستند که کمبل در کتاب خود به طور مفصل بدان اشاره دارد.

الوهیت در مسیحیت غربی به صورت متشخص، انسان وار و وجودی متعالی توصیف می گردد که هم خالق است و هم ناظر بر جهان طبیعت و انسان ها. اما در شرق، الوهیت پیوندی عمیق با یک اصل ناانسان وار، نامتشخص و حاضر در همه عالم سرو کار دارد که جهان طبیعت و انسان ها به یک اندازه به وی نزدیک اند. هر چند الوهیت شرقی به ویژه هندی شامل خدایان متعدد یا تثلیث هندویی، نیروانه نامتشخص و غیر قابل توصیف بودایی، گوروها (معلمان) دین سیک، و تیرتهنکره ها و رستگاری یافتگان دین جین است. کمبل این دو نوع جهان بینی را به ترتیب به عنوان ثنویت مادی گرایانه و دیگری را وحدت وجود می داند.

بحران در جهان بینی غرب پس از تحولات جنگ جهانی دوم، بر مبنای نظر کمبل دو جنبه دارد: یکی در تفسیر دینی از مسیحیت، یعنی دیدگاه کهنه ای که با پیشرفت روزافزون علم مدرن تحلیل می رفت و از زیربنا ویران می شد، و دوم، در تفسیر عرفی و سکولار از دین که کمبل آن را به ظهور کمونیسم در اتحاد جماهیر شوروی و شکست مانیفست این نظام مربوط می داند. همچنین توجیه عقلانی تفاسیر سکولار از مسیحیت در غرب، ابتدا با اگزیستانسیالیسم نئومارکسیست (ژان پل سارتر) و جهان روانشناختی مکتب فرانکفورت (به ویژه مارکوزه)، و دومی با اسطوره زدایی لیبرال توسط بولتمن و پل تیلیخ صورت گرفت.

البته دیدگاه کمبل با وجود نگارش و استدلال های خوب و متقاعد کننده، قابل نقد نیز هست. اولا: جنبش نیوایج New Age که کمبل آن را نمونه ای کامل از زایش فرهنگ و ادبیات شرق در غرب می داند، هرچند اهمیت تحلیلی و روانکاوانه بسیاری دارد، اما شاید چندان هم نسبت به گذشته فرهنگ و دین غربی به ویژه ادیان رازآمیز یونان باستان و مکتب هنری رمانتیسیسم متفاوت و جدید نباشد. دوما: این نکته قابل پرسش است که آیا جهان بینی غرب را می توان تنها به مسیحیت و مارکسیسم تقلیل داد؟ اگر مسیحیت بحرانی را در دهه 60 میلادی تجربه کرد، همزمان با آن کمونیسم و مارکسیسم نیز بحرانی را طی کرد که در نهایت به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد. و سوم این که: کمبل نسبت به تحلیل ساختاری در دوره پس از جنگ بسیار کم توجه است، به ویژه انفجار اطلاعات و ادوار اقتصادی پس از جنگ.

اکنون می توان بر مبنای دیدگاه کمبل نسبت به شرقی شدن غرب، تاثیر هندیان را بر ادبیات اروپای غربی و آمریکای شمالی بررسی کرد. دکتر پوروشوتَّمَه لعل[2]  در مقاله ای کوتاه به خوبی به این تاثیرات با نام بردن از آثار برخی نویسندگان، شاعران، هنرمندان و حتی موسیقی دانان غربی پرداخته است. برای نمونه به بررسی نمونه هایی از آثار چند تن از این هنرمندان می پردازیم:

 

تی.اس. الیوت

تاثیر هندی ها، چه هندو و چه بودایی، در تمام آثار شاعر، منتقد و نمایشنامه نویس انگلیسی (متولد آمریکا) تی. اس. الیوت (1965- 1888) قابل مشاهده است. به طور مثال سه شَنتی (برکات صلح) که به وِیست لَند (سرزمین بایر) نزدیک است، شعر طولانیِ (سروده در 1920) الیوت را عملا به یک اوپانیشاد تبدیل می کند، چون در سنت هندی تنها اوپانیشادها اجازه دارند که به دعای خیر سه گانه ختم شوند. چنان که الیوت بریهَدآرَنیَکَه اوپانیشاد را تایید و تصدیق می کند، توصیه های پَرَجاپَتی را به سه نوع شکل ذی شعور که نزد او چون مریدان و پیروان آمده اند، تغییر می دهد: خدایان، ضد خدایان، و بشر. در متن سنسکریت اصلی، پرجاپتی به خدایان توصیه می کند که منظم و منضبط باشند و خویشتن داری پیشه کنند، زیرا خدایان [ذاتا] تمایل به تکبرورزی دارند؛  و  از ضد خدایان می خواهد که مهربانی و رافت بورزند، زیرا به خشونت و شرارت میل دارند؛ و از بشر خواسته است تا بخشنده باشد، زیرا گرایش بشر این است که خویش را قربانی خودخواهی خویش کند. هرچند به نظر می رسد این شعر طولانی واژه هایی از یک اوپانیشاد در خود دارد، اما در حقیقت اوپانیشاد نیست، بلکه توسط یک مومن به مسیحیت، جرح و تعدیل یافته است.

الیوت هنگام جوانی در دوره ای تصمیم به تغییر دین به بودیسم گرفته بود، اما ناگهان منصرف شد. او بعدها برای عقب نشینی از نظرش دلیلی نیز ارائه کرد. وی گفت احساس کرده بوده که می باید [وجود] خود را از تمام میراث فرهنگی، مذهبی و دینی غربی خالی کند تا [بتواند] آداب و رسوم بودایی را در خود بپذیرد- کاری ترسناک تر و پرمخاطره تر از آن چه که وی [نسبت به آن] متعهد شده بود.

 

هرمان هسه

نامه هایی از نویسنده آلمانی هرمان هسه (1962- 1877) به مورّخ معاصر هند کالیداس نَگ[7] وجود دارد که تاریخ نگارششان تقریبا همزمان با وقتی است که هسه داشت رمان سیذارتا را می نوشت. وقتی آن ها در کنگره بین المللی صلح و آزادی در لوگانو سوییس در سال 1922 با یکدیگر ملاقات کردند، هسه کالیداس نگ را چنین توصیف کرده است: «مردی 31 ساله ،محققی از بنگال... با لبخندی طلایی قهوه ای.» نگ هم به نوبه خود هسه را با یک «برهمن واقعی از هند» مقایسه می کند.


نگ در نامه ای طولانی به هسه از پاریس در سال 1930، نوشت: «سیذارتا کتابی است که باید به تمام زبان های اروپایی ترجمه شود، زیرا در این کتاب است که ما احساس می کنیم برای نخستین بار شرق واقعی به غرب معرفی شده؛ نه شرق عاطفی/ تخیلی کیپلینگ[8] و نه شرق رمانتیک لوتی[9]». در 1951 که سیذارتا در انتشارات نیودیرکشن جیمزلافلین در نیویورک به انگلیسی ترجمه شد، در ادوار ادبیات آمریکا شوری برانگیخت، به ویژه میان دانشجویان مدارس عالی و دانشگاه ها.


بیتل ها

گروه موسیقی بیتل ها در تاثیرپذیری از هندی ها، دو دوره زمانی را طی کردند. اولین دوره در سبک بود که با سازهای موسیقی هندی به ویژه سیتار سروکار داشت. آلبوم موسیقی help! تنها تعداد کمی نُت در ابتدای آهنگ خود داشت. «Norwegian Wood» اولین آهنگ پاپ بود که به طور وسیعی از ساز سیتار در آن استفاده شده بود. در واقع مردم از خود می پرسیدند این چه گیتار جدیدی است که بیتل ها اختراع کرده اند! «Love to You» و «Tomorrow Never Knows» به عنوان آهنگ هایی شناخته می شوند که بیتل ها به واسطه آن به طور کاملا نمایان وارد سبک موسیقی هندی شده اند.

دومین دوره، تحت تاثیر فلسفه هندی بود. آهنگ «Sgt. Pepper's Lonely Hearts Club Band» کلا درباره مایا (به معنی عشق/ توهم یا فریب در زبان هندی است، اما در این آهنگ ایشان از آن به عنوان عشق سخن می گفتند). «آیا به عشق در نگاه اول اعتقاد دارید؟» پاسخی فی البداهه گرفت: «بله، مطمئنم که هر زمانی اتفاق می افتد.» «Getting Better» به روش خود واقع گریز است. و «Being for the Benefit of Mr.Kite» نوعی دیگر از مایا (فریب) است: واقعیت فریبنده ای از یک موضوع نمایشی (سیرک) و سرزمینی خیالی از تصورات ما (بادبادک [هایی در حال پرواز بر فراز سرها])

اکنون دیگر ثابت شده که بیتل ها اولین گروه موسیقی غربی و محبوبی بودند که بر مردم اقصی نقاط دنیا تاثیر گذارده اند. استفاده آن ها از موسیقی و فلسفه هندی، به آگاهی گسترده مردم از فرهنگ هندی کمک کرده است؛ به ویژه برای کسانی که شاید به راه ها و روش های آشنایی دیگر با هند دسترسی ندارند.

 

[2] دکتر پی. لعل (2010- 1929) استاد افتخاری زبان انگلیسی در کالج سنت خاویر کلکته (St.Xavier's College,Kolkata.( دکتر لعل درباره فرهنگ و ادبیات هندی در بیش از صد کالج و دانشگاه در انگلستان، آمریکا و استرالیا سخنرانی کرد. وی سال ها در کالج کلکته هرهفته بر روی ترجمه کامل مهابهاراته ویاسه به انگلیسی کار می کرد که تاکنون دویست و ده جلد از آن منتشر شده است. وی در زمره نویسندگان، مترجمان و شاعران هندی معاصر می گنجد. ترجمه خلاقانه او از مهابهاراته و رامایانه، همچون شعرها و داستان های کوتاهش، مخاطبان زیادی داشته و دارد.  

 [7] Kalidas Nag نویسنده هندی در قرن بیستم. م

[8] Kipling (1936- 1865) رودیارد کیپلینگ نویسنده انگلیسی. م

[9]  )  Loti1923- 1850) پیر لوتی نویسنده و جهانگرد فرانسوی که به ایران نیز سفر کرده است. م

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۲۳
زهره شریعتی

نظرات  (۳)

سلام و تبریک
با یه وقفه بهت سر میزنم . الان حسابی سرم شلوغه  . این نظریه شرقی شدن را هم به نظرم قابل تامله
یاعلی 
پاسخ:
سلام کاوش جان. می دونم. انتظاری ندارم. ولی هر وقت فرصت کردی نظرت رو بنویس. 
سلام
خوشحالم که به جمع دارندگان بیان پیوستید.همیشه دعاگویتان هستیم. سربلند باشید و پرنشاط.
پاسخ:
سلام عزیز. منم دعاگو هستم. موفق باشی.
سلام
وبلاگ جدید مبارک.به قول دوستی چرخش براتون بچرخه.
لینک شدید.
پاسخ:
ممنون عزیز. خوش باشی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">