دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

*دینا در آیین زرتشت، ایزدبانوی وجدان و دانش است. در آخرت شناسی زرتشتی، وقتی بی گناهی از پل چینوَد (صراط) عبور می کند، دینا با چهره ای بسیار زیبا به پیش باز او می آید. نام او برساخته از دین است، و از ریشه دی (به معنی دیدن) که از فارسی به عربی وارد شده است.
*از دین خواهم گفت؛ ادیان شرقی: زرتشت، هندو، بودا، جین، سیک، کنفوسیوس، تائو و شینتو.

پربیننده ترین مطالب

فلسفه رمانتیسم در آلمان

شنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۲، ۰۷:۴۸ ب.ظ

رمانتیسم آخرین دوران فرهنگی اروپا بود. در اواخر قرن هجدهم شروع شد و تا اواسط قرن نوزدهم دوام یافت. گفته می شود رمانتیسم آخرین رهیافت مشترک اروپا به حیات بود. در آلمان آغاز شد، و واکنشی بود به تاکید بی چون و چرای دوران روشنگری بر عقل. گویی پس از کانت و اندیشه گرایی خشک او، نسل جوان آلمان نفس راحتی کشید. شعارهای تازه اکنون: احساس، تخیل، تجربه و آرزو بود. پاره ای از اندیشمندان عصر روشنگری و از همه بیشتر روسو، به اهمیت احساس توجه کرده بودند، ولی این در آن وقت انتقادی از عقل گرایی بود. گرایش نهفته آن زمان اکنون روند کلی فرهنگ آلمان شده بود.

بسیاری از رمانتیک ها خود را جانشینان کانت می دیدند، چرا که کانت ثابت کرده بود شناخت ما از شیء فی نفسه محدود است. از سوی دیگر، کانت بر اهمیت سهم منیّت در دانش یا شناخت تاکید ورزیده بود. فرد اینک کاملا آزاد بود زندگی را به شیوه خویش تعبیر و تفسیر کند. رمانتیک ها این امر را تقریبا به شکل خودپرستیِ بی عنان درآوردند، که کم کم به ستایش نبوغ هنری انجامید. از جمله این نوابغ، بتهوون بود. بتهوون برخلاف استادان باروک مانند باخ که بیشتر در قالب های دقیق موسیقی و در تکریم خداوند آهنگ می ساخت، هنرمندی آزاده بود. سونات مهتاب او بسیار رمانتیک است و احساسات بتهوون در سمفونی پنجم با هیجان ابراز می شود.

انسان گرایان رنسانس فردگرا نیز بودند. رنسانس و رمانتیسم شباهت های زیادی داشتند. برای نمونه اهمیت هنر در شناخت انسان. سهم کانت در این مورد نیز قابل ملاحظه بود. کانت در زیبایی شناسی خود پژوهش کرد که وقتی انسان مثلا در یک اثر هنری سرمست زیبایی می شود، چه روی می دهد. وقتی بدون هرگونه قصد و نیت دیگری، مگر نفس تجربه زیباشناختی، در برابر اثری هنری از خود بی خود می شویم، به تجربه شی فی نفسه نزدیک شده ایم. پس هنرمند می تواند چیزی ارائه کند که فیلسوف از بیانش عاجز است. این نظر رمانتیک ها بود. به گفته کانت، هنرمند قوه شناخت خود را آزادانه به کار می اندازد. شیلر شاعر آلمانی، فکر کانت را از این پیشتر برد. گفت کار هنرمند مانند یک بازی است، و انسان فقط هنگامی که آزاد است به بازی می پردازد، چون قواعد بازی را خود می سازد.

رمانتیک ها عقیده داشتند تنها هنر است که می تواند ما را به ناگفتنی ها نزدیک سازد. بعضی از آن ها از این هم فراتر رفتند و هنرمند را با خدا قیاس کردند. می گفتند هنرمند تصور جهان آفرین دارد. و می تواند در انتقال شور و شعف هنری خود، مرز میان رویا و واقعیت را از بین ببرد. نووالیس، یکی از شاعران جوان و نابغه این دوره، گفت: «دنیا به صورت رویا در می آید، و رویا به واقعیت می پیوندد.» نووالیس در 29 سالگی درگذشت و از جمله مردگان جوان بود. بسیاری از رمانتیک ها در جوانی و معمولا از بیماری سل، جان سپردند. خیلی هایشان هم خودکشی کردند. مضمون عشق ناکام را نیز گوته در 1774 با رمان رنج های ورتر جوان ارائه کرد. ورتر نمی تواند به وصل زنی که دوست دارد برسد، پس خود را با تپانچه می کشد و کتاب پایان می یابد.

آرزو و حسرتِ چیزی دور و دست نایافتنی خصلت ویژه رمانتیک ها بود. آن ها حسرت دوران های گذشته، مثلا قرون وسطا را می خوردند که پس از نکوهش های عصر روشنگری، حال با شور و شوق از نو ارزشیابی می شد. و همچنین آرزومند فرهنگ های دوردست مانند فرهنگ خاورزمین و عرفان آن بودند. رمانتیسم به طور کلی پدیده ای شهری بود. در بسیاری از قسمت های اروپا و از همه بیشتر آلمان، در نیمه قرن پیش فرهنگی، به اصطلاح، کلان شهری رونق داشت. جوان ها و اغلب دانشجویان دانشگاه، نمونه بارز رمانتیک ها بودند. هرچند درس های خود را همیشه خیلی جدی نمی گرفتند. برخورد آن ها با زندگی قطعا ضد طبقه متوسط بود، تا آن جا که گاه مثلا پلیس، یا خانم صاحبخانه خود را بی فرهنگ یا حتی دشمن می نامیدند.
نسل اول رمانتیک ها در حدود سال 1800 جوانان بودند و می توان جنبش رمانتیک ها را در حقیقت، نخستین شورش دانش آموزان خواند. رمانتیک ها بی شباهت به هیپی های صد و پنجاه سال بعد نبودند. روزگاری می گفتند بطالت، کمال مطلوب نبوغ، و راحت طلبی فضیلت رمانتیک هاست. وظیفه هر فرد رمانتیک بود که یا زندگی را تجربه کند، یا با خیال پردازی از آن بگریزد. کارهای روزمره را نافرهیختگان انجام خواهند داد!


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۱۳
زهره شریعتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">