دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

*دینا در آیین زرتشت، ایزدبانوی وجدان و دانش است. در آخرت شناسی زرتشتی، وقتی بی گناهی از پل چینوَد (صراط) عبور می کند، دینا با چهره ای بسیار زیبا به پیش باز او می آید. نام او برساخته از دین است، و از ریشه دی (به معنی دیدن) که از فارسی به عربی وارد شده است.
*از دین خواهم گفت؛ ادیان شرقی: زرتشت، هندو، بودا، جین، سیک، کنفوسیوس، تائو و شینتو.

پربیننده ترین مطالب

رمانتیسم دو

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۱۳ ب.ظ

به هر حال، به طور کلی می توان رمانتیک ها و ایده آلیست ها را برحسب پاسخ شان به ابهام یا ناتمامی ای که در فلسفه ی کانت می دیدند از یکدیگر متمایز ساخت. باید به دنبال اصلی ترین کاری که فلسفه را فلسفه می کند و شخصیت را شکل می بخشد و به کنش هنری معنا می دهد، در محلی خاص پرداخت، و آن محل، ادبیات است. در واقع به این تعبیر ادبیات محل اجرای پروژه ی همواره ناتمام و تمناشده سوژه بشری به شکل یافتن و شکل بخشیدن به خویش در هیات «کار« یا «اثر» ادبی است.

هنگامی که ایده ادبیات در نزد رمانتیک های آلمان را به عنوان پاسخی برای مسأله نحوه درک و دریافت حسی و به اصطلاح فنی تر عرضه داشتِ امر مطلق یا نامتنهای در نظر می گیریم، بسیاری از ایده ها و انگاره ها و مسائل مرتبط با این جریان برای مان روشن تر می شوند. به عنوان مثال، این ایده حالا آشنا که هنر یا ادبیات باید نظریه خود را نیز درون خویش داشته باشد. ایده ای که بعدها به یکی از ویژگی های نمونه وار آثار مدرنیستی تبدیل شد.

نکته دیگری که رمانتیک ها بسیار بر آن تاکید می کنند آن است که غایت اثر و سوژه ی سازنده اثر مورد نظر آن ها، رسیدن به ترکیب ادبیات و فلسفه در قالب اتحاد امر انضمامی و انتزاعی، کلی و جزئی، اصل زنانه و مردانه ور در یک کلام در قالب مذهب است. اما مذهب مورد نظر آن ها بیشتر در حکم خواستِ پیگیری مصرانه ی امر مطلق و فرم بخشیدن به آن در قالبی محسوس است تا محتوای هر مذهب خاص. هرچند کارهای آینده برخی از آن ها به ویژه نووالیس نشان داد که این دو سویه نمی توانند کاملا از یکدیگر منفک بمانند. در واقع کتاب نانسی و لاکولابارت نیز به همین مسأله اشاره داد: ادبیات به مثابه امر مطلق، یا هنر به صورتی که از منظر امر مطلق و به عنوان پاسخی مطلق اما همواره تحقق نایافته به مسائل نگریسته شود، نه به عنوان کار یا مشغله ای خاص در کنار سایر مشاغل.[1]

رمانتیسم در اواخر قرن هجدهم شروع شد و تا اواسط قرن نوزدهم دوام یافت. با توجه به آن که قرن هجدهم دوران پیروزی های نمایان علم بود، عقل گرایی چنان بی پروا پیش تاخت که حس و شعور آدمی آن را چون دیواری در برابر خود دید و به ناچار کوشید تا گریزگاه هایی دیگر بیابد.[2]

رمانتیسم در آلمان آغاز شد، و واکنشی بود به تاکید بی چون و چرای دوران روشنگری بر عقل. گویی پس از کانت و اندیشه گرایی خشک او، نسل جوان آلمان نفس راحتی کشید. شعارهای تازه اکنون احساس، تخیل، تجربه و آرزو بود. پاره ای از اندیشمندان عصر روشنگری و از همه بیشتر روسو، به اهمیت احساس توجه کرده بودند، ولی این در آن وقت انتقادی از عقل گرایی بود. گرایش نهفته آن زمان اکنون روند کلی فرهنگ آلمان شد.[3]

در این تردیدی نیست که جنبش رمانتیسم در آلمان آغاز شد و خاستگاه واقعی آن آلمان بود. اما از مرزهای آلمان فراتر رفت و در هر کشوری که نوعی نارضایتی اجتماعی وجود داشت رخنه کرد. بخصوص در شرق اروپا. پرشورترین جلوه های رمانتیسم در انگلستان دیده می شود.[4] در نیمه دوم قرن هجدهم تغییری بنیادین در ارزش ها پدید آمد، و آن زمان هنوز این تحول را جنبش رمانتیک نمی خواندند. این تحول بر اندیشه، احساس و کنش دنیای غرب تأثیر نهاد. انقلاب رمانتیک ژرف ترین و دیرپاترین تحول در زندگی مردم غرب بوده است. انقلابی که دامنه آن گسترش کمتر از سه انقلاب دیگر که در تأثیرشان تردیدی نیست، انقلاب صنعتی در انگلستان، انقلاب سیاسی در فرانسه و انقلاب اجتماعی و اقتصادی در روسیه نداشته و در واقع با این سه در همه سطوح ارتباط داشته است.

اکتشافات علمی عصر، خصوصاً اکتشافات نیوتن، به وقت بخشیدن و رواج دادن به این اعتقاد کمک می کند که همه پدیده ها قابل شناخت و درک هستند و مهم تر آن که این شناخت از طریق ادراک عقلانی حاصل می شود. این اعتقاد کامل به خرد، یا در حقیقت اعتماد و اتکای کامل به خرد، همان چیزی است که آیزایا برلین، به درستی آن را ستون فقرات تفکر اروپایی در طی چندین نسل می نامد، ستون فقراتی که رمانتیک ها آن را درهم شکستند.[5]

تلقی خردگرایانه و تقلیدی از هنر مجالی به تخیل فردی نمی داد و همین نکت علت اصلی عدم کفایت و بی ارزشی این دیدگاه بود و سرانجام نیز موجب انحطاط و زوال آن در قرن هجدهم شد.



[1] The Literary Absolute: The Theory of Literature in German Romanticism, Philippe Lacou-Labarthe and Jean-Luc Nancy, translated by Philip Barnard and Cheryl  Lester, State University of New York

[2] برلین، آیزایا، ریشه های رمانتیسم، ترجمه عبداله کوثری، نشر ماهی، 85، ص 87.

 

[3] گُردِر، یوسِتین، دنیای سوفی: داستانی درباره تاریخ فلسفه، ترجمه حسن کامشاد، نیلوفر، چاپ چهاردهم، 91، ص 401.

 

[4] برلین، آیزایا، ریشه های رمانتیسم، ترجمه عبداله کوثری، نشر ماهی، 85، ص 211.

[5] فورست، لیلیان، رمانتیسم، ترجمه مسعود جعفری جزی، نشر مرکز، چاپ دوم، 76، ص 31.

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۱۹
زهره شریعتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">