دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

*دینا در آیین زرتشت، ایزدبانوی وجدان و دانش است. در آخرت شناسی زرتشتی، وقتی بی گناهی از پل چینوَد (صراط) عبور می کند، دینا با چهره ای بسیار زیبا به پیش باز او می آید. نام او برساخته از دین است، و از ریشه دی (به معنی دیدن) که از فارسی به عربی وارد شده است.
*از دین خواهم گفت؛ ادیان شرقی: زرتشت، هندو، بودا، جین، سیک، کنفوسیوس، تائو و شینتو.

پربیننده ترین مطالب

نیچه و شوپنهاور

چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۱۳ ب.ظ
نیچه سخت مدیون افکار فیلسوف بدبین معروف یعنی آرتور شوپنهاور است. با این که  تحت تاثیر افکار شوپنهاور واقع شده بود، ولی عقیده شخصی اش با آن چه شوپنهاور بدان اعتقاد داشت به معارضه پرداخت، آن را مغلوب ساخت و سرانجام به فلسفه حیات رسید. البته نیچه هیچ جانشین راستینی برای بدبینی و شرانگاری ارائه نمی کند و برخلاف همه ادعاهایش، وی هرگز نتوانست بر شرانگاری متافیزیک غلبه کند، زیرا فلسفه او نیز مانند فلسفه شوپنهاور الحادی است. این جهان بینی اوست.

نیچه می گوید: «من به آن گروه از خوانندگان آثار شوپنهاور تعلق دارم که پس از آن که نخستین صفحه را ورق زده اند، خوب می دانند که همه صفحات دیگر را نیز خواهند خواند، و به هر کلمه ای که او بدان تکلم کرده گوش فراخواهند داد. اعتماد من نسبت به او در زندگانی ام ناگهان پدیدار گشت.» (تاملات نابهنگام) در عین حال این را هم بعدها می گوید که «چگونه فردی که مفهوم دیونوسوسی را درمی یابد، به رد و تکذیب افلاطون، مسیحیت و یا شوپنهاور نیازی نمی بیند، زیرا بینی او بوی متلاشی شدن را استشمام می کند.» (فایده تاریخ)

نیچه خود می گوید: «این الحادگرایی بود که مرا به سوی شوپنهاور کشانید.» نخستین آشنایی او با نوشته های شوپنهاور در زمانی که دانشجوی دانشگاه لایپزیک بود و بعد از این که خود را از مسیحیت آزاد ساخته بود شروع شد. البته نیچه در محیطی متدین رشد یافته بود، پدرش کشیش بود و مادرش یک مسیحی معتقد. اما این تاثیر شوپنهاور نبود که او را در جوانی از مسیحیت رویگردان کرد. گذشته از گرایش های مستقل در شخصیت او، روح آزادش تحت تاثیر مدرسه پفورتا موجب این امر شد.

او در مدرسه پفورتا درس خواند. مدرسه ای شبانه روزی و لوتری. شش سال از عمرش را در جایی سپری کرد که مردانی مانند نووالیس، برادران شلگل و فیلسوف وطن پرستی چون فیشته (شاگرد کانت و استاد شلینگ) به جهانیان داده بود. او در طول سال های اول تحصیلش به علت مقررات سخت و ملال انگیزی که در آن جا حاکم بود خوش حال نمی نمود، اما سختکوش و موفق بود.

فلسفه شوپنهاور مسلما بر اساس الحاد بود، اما آموزش های اخلاقی او نظرا و عملا عناصری از دیانت و نه تنها از ادیان هندی، بلکه از منابع مسیحی نیز به وام می گیرد.

از نظر نیچه انسان ها نباید مانند بدبینان از زندگی کردن اجتناب کنند، بلکه باید مانند عیاشان و شادباشان مجلس شبانه که به پر شدن مجدد جام های شان اشتیاق دارند، خطاب به حیات بگویند: «یک بار دیگر!» نیچه این چنین از شوپنهاور پیشی گرفت. از یک سو بدبینی شوپنهاور را داریم که اغلب با آرمان های رفتاری منفی آمیخته است، و از طرف دیگر خوش بینی نیچه را که با آرمان های مثبت و فعال رفتاری توام است.

حیات از نظر نیچه میل به قدرت است و آن صرفا به معنی تلاش برای زندگی نیست، بلکه بالاتر از همه تلاش برای داشتن قدرت یا میل به قدرت است. در تضاد نهایی نظرات نیچه و شوپنهاور، در واقع نیچه آشکارا شوپنهاورگرایی واگنر را تشخیص می دهد و آن را رد می کند. در پیشگفتار خود بر قضیه واگنر، می گوید: «می بایست با هر چیز که در من فاسد و بی روح بود، از جمله واگنر و شوپنهاور و انسانیت جدید (مدرن) مبارزه کنم.»

نیچه اقرار کرد که ترحم، بدبینی و نفی حیات شوپنهاوری جانشین دارد. جانشین آن قدرت، شادمانی، تاکید بر حیات، کار خلاق برای آماده ساختن ابرمرد است. اما این جانشین ساختن مبتنی بر همان اصل شوپنهاوری است، یعنی مبتنی بر الحاد و عقیده بر غیر منطقی و بی معنی بودن حیات.

نیچه از انسان می خواست که با هستی در جهانی بدون خدا و عاری از ارزش و معنا روبرو شود و در همان زمان به حیات خود و تاریخ خود معنی ببخشد و به جهان بدون معنا اعتنا نکند و آزادی و قدرت و نیروی خلاقه خود را آشکار سازد. البته نیچه علی رغم تمام ضدیت هایش با مسیحیت، همیشه به مسیحیان راستین احترام می گذاشت.

نیچه اثری تحریک کننده بر روی فیلسوفانی چون کارل یاسپرس و ادیبانی مانند توماس مان و شاعرانی مانند استفان جورج گذاشت. همچنین سارتر از طرق گوناگون در فرضیه مرگ خداوند نیچه سهیم است و مارکسیسم را به عنوان فلسفه زنده قرن بیستم نگریسته است.

 نیچه فیلسوف فرهنگ، فردریک کاپلستون

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۲۹
زهره شریعتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">