دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

*دینا در آیین زرتشت، ایزدبانوی وجدان و دانش است. در آخرت شناسی زرتشتی، وقتی بی گناهی از پل چینوَد (صراط) عبور می کند، دینا با چهره ای بسیار زیبا به پیش باز او می آید. نام او برساخته از دین است، و از ریشه دی (به معنی دیدن) که از فارسی به عربی وارد شده است.
*از دین خواهم گفت؛ ادیان شرقی: زرتشت، هندو، بودا، جین، سیک، کنفوسیوس، تائو و شینتو.

پربیننده ترین مطالب

والپولَه راهولَه

يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۴۴ ب.ظ

این متفکر نگاهی کلی به آیین بودای اولیه از آغاز تا امروز دارد. عصاره سخن او این است که باید از نام ها گذر کرد و به مفهومی واحد رسید. تعالیم هر دین و از جمله کیش بودا، تنها برای نجات مطرح می شوند؛ بنابراین هنگامی که فرد به نیروانه (نجات و رستگاری) رسید، دیگر به تعالیم (شریعت و مناسک و مراقبه) نیازی نیست.

درمه و دین مانند قایقی است که وقتی از رود خروشان زندگی این جهانی گذشتید، دیگر لزومی ندارد آن را همراه با خود ببرید. بی جهت بر دوش تان سنگینی می کند و دیگر به کارتان نمی آید. (شبیه سخن برخی عارفان مسلمان که دین را به شریعت و طریقت و حقیقت تفکیک می نمودند و مدعی بودند وقتی عارف به حقیقت رسید، دیگر نیازی به شریعت ندارد).

ایمان گرایان (فیدئیست ها) معتقدند که دین متعلَّق ایمان است و نه متعلق معرفت؛ زیرا به طریق عقلی نمی توان وجود خدا را اثبات نمود و چون پای شهود نیز در این بحث می لنگد، صرفا باید از راه ایمان درونی دین را پذیرفت. در واقع لازمه ایمان عدم معرفت است.

اما در تفکر سنتی ما مسلمانان، هرجا از ایمان سخنی به میان آمده، پیش از آن بحث معرفت عقلی مطرح شده است. چنان که اصول دین را باید بر مبنای عقل پذیرفت، و سپس با ایمان دین داری را ادامه داد. تفکر سنتی یهودیان و مسیحیان نیز چنین است: یعنی هر جا ایمان بود، پیش از آن باید معرفت وجود داشته باشد، حال یا معرفت عقلی و یا معرفت شهودی. نکته این جاست که راهوله نیز معتقد است ایمان باید مبتنی بر معرفت باشد. معرفت پشتوانه ای استوار برای ایمان است و به تعبیر دیگر، سخن راهوله کاملا ضد نظر ایمان گرایان است.

آموزه های بودا مبتنی بر تجربه است. می گوید تجربه کن و معرفت را بیاب، اما از ایمان سخن نمی گوید. بودا عقل و معرفت و خرد را بیشتر یک شهود و بصیرت درونی می داند. عقل علم حصولی است و شهود علم حضوری. هرچند ما عقل را استدلالی (reason) می دانیم، اما سنت گرایانی چون شوان، برای عقل معادل شهود (intellect) در نظر می گیرند.

راهوله می گوید بودا عمل گراست و به خیلی از پرسش های کنجکاوانه بشر پاسخ نمی دهد. زیرا برای نجات و نیل به نیروانه لازم نیستند، و علاوه بر این تصورات غلطی هم در ذهن ایجاد می کنند که مانع از فهم درست درمه می شوند. شومان حیطه این مسائل را حیطه سرزمین وحشی و رام نشده عقاید می داند. نظر راهوله با کالوپاهانَه کاملا متفاوت است.

تمثیل خود بودا در این باب راهگشاست. وی برگ های درخت بودی را چید و به شاگردانش داد. سپس گفت «آن چه من به شما گفته ام، مانند این برگ های معدود است که برای تان چیده ام، و تمام برگ های دیگر درخت معرفت، به منزله چیزهایی است که به شما نگفته ام.» این بدین معنی است که بودا حقیقتی را می دانست، اما چون دانستن آن ضروری نبود و به نجات نمی رسید، آن را به شاگردانش تعلیم نداد. در حالی که کالوپاهانه معتقد است که این حقایق اصولا قابل احصا نیستند و باب علم را در این مورد مسدود می بیند.

 از نظر این متفکر، این طور نبوده که بودا به متافیزیک معتقد نباشد؛ بلکه به آن دسته از مسائل متافیزیکی که غیر ضروری بوده اند پاسخی نداده است. پس بودیسم متافیزیکی هست، اما گزاره های متافیزیکی در آن مطرح نشده است. تفسیر راهوله از ناخود (آن آتمن) متافیزیکی است، اما کالوپاهانه چنین نظری ندارد. تنها آموزه متافیزیکی ضروری از نظر راهوله، همین است.

به نظر راهوله بودیسم یک دین واقع گرا (رئالیستیک) است و دیدگاه بدبینانه یا خوش بینانه در آن راه ندارد. وی حتا با مطرح کردن بحث دوکّه یا رنج نیز بر تفسیر خود اصرار می ورز و با مثالی چون خود بودا، نظر خود را بیان می دارد. از دیدگاه او بشریت بیماری است که سه طبیب به دیدار او می آیند. یکی از آن ها تنها  به وی امید می دهد و با پنهان کردن واقعیت، می گوید به زودی خوب می شوی. دومی حقیقت را بی هیچ پرده پوشی بیان می کند و می گوید به زودی مرگ به سراغت خواهد آمد. اما طبیب سوم یک پزشک واقع بین است و تنها امید به درمان را به بیمار وعده می دهد و بی جهت او را امیدوار یا ناامید نمی کند که حتما خوب خواهی شد یا مردنی هستی.

حقیقت دوکَّه در نگاه بودا، عمیق تر از لفظ suffering در زبان انگلیسی است. دوکه را می توان ناپایداری، غیر واقعی و بی اساس بودن، رنج و ناخشنودی معنا کرد. اما ناپایداری بدبینانه نیست، بلکه واقع گرایانه و عینی است و با تفسیر علوم امروزی هم سازگاری دارد. همه جهان و مادّه در حال تغییر است. منظور بودایی ها از رنج در این که می گویند جهان رنج است، ناخشنودی و رنجی که ما در ابتدا از این واژه در می یابیم نیست، بلکه می بایست آن را به معنی ناپایداری و تغییر مداوم معنا کرد. راهوله تاکید می کند که سمسره و رنج را نباید روان شناختی درک نمود، در عوض باید تفسیری فلسفی از آن داشت: یعنی رنجِ حاصل تغییر است، نه اندوه و غم و غصه.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۱۳
زهره شریعتی

نظرات  (۱)

۲۴ اسفند ۹۲ ، ۰۲:۳۲ سید مرتضی عادلی
سلام بر شما!
وبلاگ بسیار وزینی دارید. وبلاگ تخصصی ادیان و مذاهب با مطلبی راجع به معتزله و اشاعره به روز رسانی شد.
در ضمن، در صورت تمایل به تبادل لینک، خبر رسانی فرمایید.
اگر مایل بودید ما را با نام (ویلاگ تخصصی ادیان و مذاهب / سید مرتضی عادلی) لینک بفرمایید.
موفق و موید باشید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">