دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

*دینا در آیین زرتشت، ایزدبانوی وجدان و دانش است. در آخرت شناسی زرتشتی، وقتی بی گناهی از پل چینوَد (صراط) عبور می کند، دینا با چهره ای بسیار زیبا به پیش باز او می آید. نام او برساخته از دین است، و از ریشه دی (به معنی دیدن) که از فارسی به عربی وارد شده است.
*از دین خواهم گفت؛ ادیان شرقی: زرتشت، هندو، بودا، جین، سیک، کنفوسیوس، تائو و شینتو.

پربیننده ترین مطالب

بودیسم اولیه در نظر متفکران

چهارشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۴۳ ب.ظ

1.      بودیسم اولیه

برای فهم درست این آیین، شناخت خود بودا و آموزه هایش بسیار مهم است. مفاهیم سنت ها بسیار وابسته به فهم خود بوداست؛ هرچند تمام ادیان این طور هستند. برخی محققان با روش های پیشامدرن بودیسم را مطالعه کرده اند و برخی دیگر به روش های مدرن و تعداد اندکی نیز با دیدگاه و روش پسامدرن آن را نگریسته اند. از این لحاظ با بودیسم ها و قرائت های مختلف از آن مواجه هستیم. خاستگاه تفاوت در مکاتب آیین های بودا همین امر است. دوره های مختلف فکری بشر خود را در آثاری که درباره یک دین نوشته می شود بازتاب می دهند. از این نظر هم می توان به روش محققان توجه کرد، و هم معنا و پیامی که ایشان از این آیین فهمیده و بیرون کشیده اند.

بودیسم در نظر متفکران

به نظر می رسد بودیسم یک دین دو سطحی است. خاص فهم و عام فهم بوده و برای هر دو گروه جامعه تعالیمی داشته است. این دو سطح از آغاز به موازات هم پیش رفته اند، در جایی به هم گره خورده و در نهایت باهم آمیخته شده اند. برای خواص تعالیمی دارد که به کار بستنش وداع با زندگی روزمره را می طلبد، و برای توده مردم یا عوام هم به گونه ای است که می توان زندگی عادی را داشت و همچنان یک بودایی خوب نیز بود. اما به مرور آموزه هایی شکل می گیرد که کمک می کند این دو سطح در نقطه ای به هم برسند و دو روی یک سکه باشند و مکمل یکدیگر شوند.

هدف بودیسم اولیه نیل به نیروانه بود. دستیابی به این هدف، از طریق عمل به راه هشتگانه صورت می گرفت که خلاصه آن، ترک خانه و خانواده، در پیش گرفتن زهد و ریاضت و انجام مراقبه می شد. تنها کسی به نیروانه می رسید و از چرخه تناسخ رهایی می یافت که زندگی روزمره را ترک می نمود و در دیر زندگی می کرد. این سطح از دین، ویژه خواص بود و مردم عادی توان این کار را نداشتند.

اما به مرور تعالیمی شکل گرفت که به انسان های عادی کوچه و بازار هم التفاتی داشت. رهایی از چرخه زندگی دوباره و تناسخ، برای عوام به صورت مستقیم صورت نمی گرفت. نجات ایشان در گرو دفاع و حمایت مالی از سنگه و راهبان نهفته بود. بدین صورت که با کمک به راهبان و عمل به قواعد اخلاقی عام، می توانستند در زندگی و تولد بعدی در وضعیت بهتری قرار گیرند و در زندگی های بعد خود به تناسب کرمه و اعمالشان امید به رسیدن به نیروانه داشته باشند.

نیروانه را چه آگاهی مطلق و چه وحدت با یک وجود متعالی به نام خدا یا نام های دیگر در نظر بگیریم، و یا حتا صرفا یک حالت روانشناختی روحی و آرامش، در میان مردم عادی نمی توانست هدف زندگی باشد.  ثواب اندوزی با کمک به سنگه، مشکل مردم عادی را که بیشتر نیاز به یاری یک موجود مطلق یا وجودی مورد پرستش دائمی داشتند، چندان حل نکرد. زیرا اگر نیروانه را یک امر مطلق غیر انسان وار و نامتشخص بدانیم (چنان که بودا می گفت) پرستش معنایی نداشت. چنین بود که موجود متشخص و انسان واری نیز در کنار امر مطلق شکل گرفت. اما این مفهوم متضاد با گفته های بودا بود و تناقضی دیده می شد. بدین منظور مفهوم نیروانه به مرور تغییر یافت. آن را نه متشخص دانستند و نه نامتشخص. واقعیت غایی را در نیروانه ذومراتب دانستند و ظهورات مختلفی برای آن در نظر گرفتند. در واقع در مرحله نیروانه به غیب یا همان نامتشخص بودن و ناانسان واری می رسد. همین موجود در هنگام ظهور یا مانیفستیشن، نمود و تجلی ای پیدا می کند که آن را به صورت یک خدای انسان وار یا همان جسم بودایی که می توان وی را پرستید نشان داده می شود. این آموزه به سه جسم بودا مشهور شد که درمه کایه همان امر مطلق انسان واری است که مردم عادی می توانند به وی توسل جویند. توده مردم با ظهورات این غیب سر می کنند، و عرفا و خواص با گذر از این سطح، با واقعیت نامتشخص روبرو می شوند. این دو سطح بودیسم در عرض هم و متباین باهم نیستند، بلکه در طول همند و در بعد تجربه دینی یا عرفانی ادیان ابراهیمی نیز مشاهده می شوند.

با مطالعه ابعاد کیش بودا، می توان دوره های مختلف فکری و تغییراتی را که در دو سطح دین روی داده است، کشف نمود. نقطه شروع درک این مساله، شناخت بودیسم اولیه است. وقتی ابعاد کیش بودا بررسی شد، می توان میزان ظهور و جلوه این ابعاد را نیز سنجید. هرچند ممکن است بعدی شکل نگرفته باشد یا تنها نطفه هایی از آن دیده شود، اما به مرور یافت خواهد شد.

 روش و محتوای مطالعات بودایی در دوره های مختلف تغییر کرده و ابعاد مختلف بودیسم بین دو سطح عام و خاص این دین پیوندهایی را برقرار نموده است. در همه ادیان و البته کیش بودا، به راحتی نمی توان بین بودیسم اولیه و سنت های دینی بعدی مرزبندی قائل شد. این دین در مراحل آغازینش به شدت با زندگی شخصی خود بودا گره خورده است. زندگی نامه او با آموزه هایش پیوندی ناگسستنی دارد. خود وی معتقد بود که راه میانه ای برای نجات آورده است که نه مادی گرایی مطلق مکتب چارواکه را دارد، نه شریعت سنگین و سخت هندوییسم برهمنی را، و نه ریاضت یوگیان بومی هند را. بدین صورت بودا بشر را از افراط و تفریط برحذر داشت.

بنیان گزار هر دینی، مطابق با نیاز مردم در دوران خویش، درمانی برای درد جامعه تجویز می کند. کنفوسیوس درد را در روابط انسان با جامعه تشخیص می دهد و تعالیمش نیز برای درمان همین درد مناسب است. در دائوییسم نسبت انسان با طبیعت برجسته می شود. بودا نسبت انسان با خود را زیر ذره بین قرار می دهد و درمانی برای آن در نظر می گیرد. تشخیص درد و نوع درمان باید هماهنگ باشد.

علاوه بر سنت های دینی، متفکران هر دوره با پیش فرض ها و مبانی مختلفی ادیان را مطالعه می کنند و مضمون و روش ایشان، متناسب با روح حاکم بر زمانه آن هاست. در ادامه به منظور شناخت بهتر کیش بودا و بررسی عناصر موجود در آن که احتمالا مشابهت هایی با دوره مدرن و در نتیجه گسترش این دین در غرب پیدا کرده است، نظر متفکران غربی و بودایی را با توجه به کتاب هایی که درباره بودا و آیین او در قرن بیستم به بعد نوشته اند، بررسی خواهیم نمود. محققان و دین شناسانی چون: بارت گروزالسکی، مایکل کریدرز، کرن آرمسترانگ، دیوید کالوپاهانه، ادوارد کونزه، والتر ترنس استیس، هانس وولفگانگ شومان، والپولَه راهولَه و دان کیوپیت.
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۰۲
زهره شریعتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">