چهار حقیقت شریف
تعالیتعلیم بودا در اولین خطابه اش در باغ غزالان در حوالی شهر مقدس بنارس، در چهار حقیقت شریف خلاصه شده است:
1. زندگی آکنده از رنج (دوکَّه) یا ناخشنودی است. واژه دوکَّه از نظر لغوی به معنی بدبختی است که در مقابل سعادت یا خوشبختی قرار می گیرد.
2. ریشه رنج ها در امیال است.
3. توقف رنج تنها از راه برطرف کردن میل ممکن است.
4. طریقه انقطاع میل هم راه شریف هشتگانه است.
قراردادن اصول اعقادی بودا در قالب چهار حقیقت، روش کهن هندی را در شناسایی بیماری نشان می دهد. ابتدا پزشک اختلال را تشخیص می دهد، آن گاه علت را به نحو روشن و دقیق بیان می کند، سپس تعیین می کند که آیا درمان ممکن است یا خیر و سرانجام درمان مناسب را تجویز می نماید. بنابراین آشکار است که بودا خود را در نقش یک پزشک می دید، پزشکی روحانی که به درمان رنج های روحی و جسمی می پرداخت.
همه موجودات زنده از جمله خدایان، تمایل به حفظ حیات دارند. با ریشه کردن این میل و دیگر آرزوها انسان می تواند به آرامش و بینشی دست یابد که نیروی کرمه را دفع کند. در واقع تفسیر بودا از کرمه و تناسخ است که بدیع است. از نظر وی کرمه آن گونه که جین ها می پنداشتند ماده نیست، اسارت انسان در بند سمسره به یک معنا نتیجه اعمال خود اوست، زیرا این بندگی از گرایش ها و تمایلات فردی ناشی می گردد. اما با تهذیب نفس این گرایش ها متوقف خواهد شد.
وی روند بازپیدایی یا تناسخ را با تداوم یک شعله مقایسه می کرد. همان طور که یک چراغ روشنی خود را از چراغی دیگر می گیرد، اگر فردی هنوز هم هنگام مرگ در عطش میل و اشتیاق بسوزد، مشتعل از تمایلات خطا و غلط، چراغ دیگری فروزان خواهد گشت و حیات دیگری آغاز خواهد شد. این روند بی نهایت ادامه خواهد یافت تا این که شخص بتواند سوخت آن را که همین میل است قطع کند. در این هنگام سمسره متوقف شده و نیروانه نهایی به دست خواهد آمد. این پنداشت می تواند واژه نیروانه را توضیح دهد که از نظر لغوی به معنی فروکش کردن یا خاموش شدن یک شعله است.