دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

*دینا در آیین زرتشت، ایزدبانوی وجدان و دانش است. در آخرت شناسی زرتشتی، وقتی بی گناهی از پل چینوَد (صراط) عبور می کند، دینا با چهره ای بسیار زیبا به پیش باز او می آید. نام او برساخته از دین است، و از ریشه دی (به معنی دیدن) که از فارسی به عربی وارد شده است.
*از دین خواهم گفت؛ ادیان شرقی: زرتشت، هندو، بودا، جین، سیک، کنفوسیوس، تائو و شینتو.

پربیننده ترین مطالب

مطالعات میان رشته ای در دین پژوهی

دوشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۱۷ ب.ظ

در مطالعات میان رشته ای، تعدد روش و مسائل مختلف، روش های گوناگون را به میان می آورد. هر دانشی که به لحاظ سنخ مسائل، گوناگونی داشته باشد، از حیث روش نیز مختلف خواهد بود. از این جهت، کلام و اصول فقه، برخلاف فلسفه اند.

مساله امروز مطالعات دینی، تعدد یا یگانگی روش نیست، بلکه مساله عمده، مواجهه مناسب با روش های متنوع است. آیا اخذ تمام رویکردها و تعداد فراوان روش های متنوع، در تحلیل مساله واحد، ممکن و مجاز است یا از حصر توجه به روش واحد، گریزی نیست؟

حصرگرایی روش شناختی

دانش آموخته فلسفه، با چارچوب، رویکردها و ابزارهای فلسفی در تحلیل مسائل آشناست و همه پدیدارها را فقط از همین نظرگاه تحلیل می کند و از تحلیل های رایج در سایر دانش ها بی خبر و یا آن ها را منکر است و تحلیل های کلامی و عرفانی را تفسیری ناقص یا ناروا می انگارد. متکلمان نیز همین موضع را دارند؛ خود را کامیاب و دیگران را ناموفق می پندارند. «کلّ حزب بما لدیهم فرحون».

جزم گرایی و دگماتیسم، موجب افزایش حصرگرایی و آثار آن می گردد. حصرگرایی، نزاع های فراوان و غالبا بی حاصلی را در تاریخ تفکر پدید آورده است. نزاع اهل کلام با فیلسوفان از یک جهت و فلاسفه با اهل حدیث از جهت دیگر و هر سه گروه با عرفا از جهت سوم، معروف تر از آن است که شواهدی بر آن ذکر شود.

همچنان که هر کسی در معرفت                           می کند موصوف غیبی را صفت

فلسفی از نوع دیگر کرده شرح                            باحثی مر گفت او را کرده جرح

و آن دگر در هر دو طعنه می زند                         و آن دگر از زَرق جانی می کند

(مثنوی)

الهیات فلاسفه با مباحث متکلمان، عرفا، مفسران و اهل حدیث، کم و بیش مسائل یکسانی دارد؛ اما هر دانشمندی با حصر توجه به ابزارها، مبانی و رهیافت های موجود در دانش خود، به تحلیل مسائل پرداخته و با بی حاصل خواندن رهاوردهای دیگر حوزه معرفتی، از توجه به مباحث سایر علوم در همین زمینه، آگاهانه یا ناآگاهانه، محروم شده است.

ردیه نویسی ناشی از حصرگرایی، بخشی از ادبیات پژوهشی در تاریخ تفکر است. محی الدین بن عربی، در فص شعیبی فصوص الحکم، در مقام نقد نظریه حکما و فیلسوفان در خصوص خود شناسی از راه نظر فکری، رویکرد حصرگرایانه ای اخذ می کند و می گوید «هرکس علم به ماهیت نفس و حقیقت آن را از طریق نشر فکری طلب کند، چنان است که آماس کرده ای را فربه پندارد».

حصرگرایی و مواجهه ی انکاری هر علمی با دیگر علوم، به تدریج به درون گستره آن علم نیز سرایت می کند. مثلا فیلسوفان نه تنها در برابر سایر دانش ها موضع انکار می گیرند، بلکه هر نظام فلسفی با نظام های فلسفی دیگر نیز همین مواجهه را دارد. نزاع بین متکلم و فیلسوف و یا فیلسوف و عارف، به نزاع بین مشّاء و اشراق و اختلاف بین اشعری، کرّامی و ماتریدی مبدّل می گردد. حصرگرایی رایج در تفکر سنتی، معلول عوامل شخصیتی و روانی است. سخت گیری و تعصب، ناشی از خامی و فقدان بینش است.

سخت گیری و تعصب خامی است                تا جنینی کار خون آشامی است  (مثنوی)

این نوع موضع گیری، یا ناشی از بی خبری و جهل است یا عدم تعادل روانی. زیرا بداهت عقل حکم می کند که همه دیدگاه ها را حق نپنداریم و باطل نیز ندانیم. به تعبیر مولوی:

این حقیقت دان نه حقّ اند این همه                  نی به کلی گمرهان اند این رمه

آن که گوید جمله حقّ اند احمقی است             آن که گوید جمله باطل، او شقی است

حصرگرایی روش شناختی در دوره جدید، شتاب و پیچیدگی فراوانی یافته است که معلول تخصصی شدن علوم و گزینشی بودن تحقیقات تجربی است. زیرا در علوم تجربی نمی توان به صورت کل گرایانه، هوس مطالعه تمام هستی و یا همه هویت یک پدیدار را تحقق بخشید، بلکه صرفا بعدی از پدیدار را می توان مطالعه کرد. برگرفتن ضلعی از شی و فرونهادن اضلاع دیگر آن در علوم تجربی، گریزناپذیر است و در این خصلت، تفاوتی بین علوم طبیعی و علوم اجتماعی وجود ندارد. تخصصی شدن علوم، تخصص گرایی در پژوهش را نیز سبب شده است.

امروزه همان طور که بسیاری از فیلسوفان تحلیلی، به رغم برخورداری از دغدغه روش، رهیافت اگزیستانسیالیسم را با حصرگرایی ناموجه تخطئه می کنند، غالب اگزیستانسیالیست ها نیز در مقابل اندیشه های تحلیلی را بی مقدار و غیر قابل اعتنا می پندارند، هم چنان که هر دو گروه، در برابر متافیزیسین ها موضع انکار می گیرند. پوزیتیویسم با همه آفات و آثار سوء آن، حاصل حصرگرایی تجربه گرایان و علم پرستان است.

این که در جامعه ما به رغم طرح فلسفه دین و کلام جدید، مباحث روان شناختی دین هنوز طرح نشده است و شاغلان به تاملات فلسفی در باب دین، با آرا و تحقیقات حوزه مطالعات تجربی دین ناآشنایند، ناشی از حصرگرایی دین پژوهان جامعه ماست.

عده ای از معاصران مانند دکتر یحیی یثربی، حصرگرایی روش شناختی را ناگزیر پنداشته و بهره گرفتن از دانش های متعدد را در حل مساله واحد، غیر ممکن انگاشته اند. اما مطالعات میان رشته ای چنین توهمی را از میان برمی دارد.

حصرگرایی در شناخت دین، سبب محروم شدن محقق از هویت و حقیقت چند بعدی آن می گردد. رواج تصورهای مُثله ای از دین و پدیدارهای دینی، حاصل حصرگرایی در دین شناسی نوین است: «دین چیزی نیست جز اخلاق»، «دین چیزی نیست جز ایدئولوژی»، و دین چیزی نیست جز معرفت دینی»، نمونه هایی از این مثله کردن دین به چاقوی حصرگرایی و تحویلی نگری برخاسته از آن است. تحلیل مولوی از نسبیت گرایی معرفتی در داستان پیل، یکی از بسترهای ظهور رویکرد میان رشته ای است.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۲۸
زهره شریعتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">