دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

*دینا در آیین زرتشت، ایزدبانوی وجدان و دانش است. در آخرت شناسی زرتشتی، وقتی بی گناهی از پل چینوَد (صراط) عبور می کند، دینا با چهره ای بسیار زیبا به پیش باز او می آید. نام او برساخته از دین است، و از ریشه دی (به معنی دیدن) که از فارسی به عربی وارد شده است.
*از دین خواهم گفت؛ ادیان شرقی: زرتشت، هندو، بودا، جین، سیک، کنفوسیوس، تائو و شینتو.

پربیننده ترین مطالب

فیلسوفان دوران مدرن (8)

دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۶ ب.ظ

نیچه (1900ـ 1844)

او در مدرسه پفورتا درس خواند. مدرسه ای شبانه روزی و لوتری. او شش سال از عمرش را در جایی سپری کرد که مردانی مانند نووالیس، برادران شلگل و فیلسوف وطن پرستی چون فیشته (شاگرد کانت و استاد شلینگ) به جهانیان داده بود. او در طول سال های اول تحصیلش به علت مقررات سخت و ملال انگیزی که در آن جا حاکم بود خوش حال نمی نمود اما او سختکوش و موفق بود.

نیچه معتقد بود ارزش های پیشین فرهنگ غربی به پایان رسیده است و ظهور نوع جدیدی از انسان یعنی ابرمرد را پیش بینی کرد. در یکی از آثارش نیز مرگ خدا را اعلام کرد. زیرا اندیشه نامتناهی را مخلوق ذهن انسان می دانست. ارزش های اخلاقی مسیحیت موانند تواضع و مهربانی، همگی به مفهوم و برداشت این دین از خدا بستگی دارد و نیچه اخلاق ابرمرد را جایگزین اخلاق تواضع که به اعتقاد او اخلاقه برده وار است کرد. ابرمردی که آزادی و قدرتش فراتر از موانعی است که فرهنگ های قبلی آن ها را فراوان تحسین می کردند، کسی که تجسم شکوه، زیبایی و قدرت خواهد بود. نیچه با این اعتقاد که ارزش های مسیحی مرده، یا رو به زوال گذشته است، با عصبانیت آن ها را محکوم می کند. کار او شورش و طغیانی تلخ و نسنجیده علیه سنت بود. سنتی که صحنه مبارزه بین فرقه های دینی، آزار و اذیت ها، محافظه کاری سیاسی مسیحیان و خشکه مقدسی و پارساگرایی افراطی را تداعی می کند.

نیچه در واکنشی شدید علیه پارساگرایی و آخرت گرایی، منادی احساس بشر در عصر مدرن است. این الحاد ریشه در برخی احساسات عمیق تری دارد که عصیان علیه دین را در کشورهای غربی توضیح می دهد. این الحاد صرفا شک گرایی عقلانی در باب حقانیت دین نبوده است. در عین حال عصیانی عاطفی بوده که عوامل اجتماعی هم در آن سهیم بوده است.[1]

نیچه نگاه فلسفی به دین دارد و نظریه مرگ خدا و ارزش های دینی و اخلاقی او، چون دکارت همچنان بر دین پژوهی و فلسفه دین تأثیر عمیقی دارد. البته نیچه علی رغم تمام ضدیت هایش با مسیحیت، همیشه به مسیحیان راستین احترام می گذاشت. نیچه از انسان می خواست که با هستی در جهانی بدون خدا و عاری از ارزش و معنا روبرو شود و در همان زمان به حیات خود و تاریخ خود معنی ببخشد و به جهان بدون معنا اعتقاد نکند و آزادی و قدرت و نیروی خلاقه خود را آشکار سازد.[2]

نیچه به یکسان دارای نبوغ ادبی و فلسفی بود. وی در کتاب چنین گفت زرتشت که نثر بسیار زیباییی در زبان آلمانی دارد، آورده است که زرتشت حقیقتی نو را کشف می کند. تصمیم می گیرد همراهانی بجوید که وی را در ویران کردن ارزش های کهن و آفریدن ارزش های نو یاری دهند. آن گاه دیگر با توده ها که وی را از خود رانده اند، سخن نخواهد گفت، بلکه رو به سوی گزیدگانی انگشت شمار خواهد داشت که بتوانند او را دریابند و در درویدن خوشه های فرزانگی یاری اش دهند. زرتشت نمی تواند فزرانگی خود را به کسانی ببخشد که او را در نمی یابند. پس در نهایت به راه می افتد تا آن همراهان آفریننده را بیابد.



[1] اسمارت، نینینان، تجربه دینی بشر، ترجمه محمد محمدرضایی و ابوالفضل محمودی سمت، 83، جلد دوم، ص 256.

[2] مک دانیل، استنلی، فلسفه نیچه، ترجمه عبدالعلی دستغیب، نشر پرسش، 79، ص 417.

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۱۲
زهره شریعتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">