دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

*دینا در آیین زرتشت، ایزدبانوی وجدان و دانش است. در آخرت شناسی زرتشتی، وقتی بی گناهی از پل چینوَد (صراط) عبور می کند، دینا با چهره ای بسیار زیبا به پیش باز او می آید. نام او برساخته از دین است، و از ریشه دی (به معنی دیدن) که از فارسی به عربی وارد شده است.
*از دین خواهم گفت؛ ادیان شرقی: زرتشت، هندو، بودا، جین، سیک، کنفوسیوس، تائو و شینتو.

پربیننده ترین مطالب

جستاری در اندیشه های نیچه

چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۵۰ ب.ظ

مرگ خدا

مادامی که روحانی جزء لاینفک زندگی محسوب می شد یا مردم هنوز او را به همان شکل رفرم (نهضت اصلاح دین) قبول داشتند، آیا می توانست اذعان شود که دین از صحنه زندگی زدوده شده است؟ چگونه ادعا می کردند خدا را از پای درآورده اند حال آن که انسان را به جای او نشانده بودند و هنوز به اساس این تفکر یعنی به جایگاه خدا ایمان داشتند؟ تنها تغییری که رخ داد، چنین بود: به جای این که انسان از خارج از خود بارگیری شود، خود باری شد که باید به دوش می کشید. پس فیلسوف پزشک ما تداوم بیماری ای را که البته علایم مختلفی دارد، شناسایی می کند: ارزش ها می تواند دگرگون شود، انسان جای خدا را بگیرد، پیشرفت، سعادت و انتفاع جایگزین حقیقت، نیکی و ارزش های خدایی شود، ولی اساس تغییر نمی کند.

نیچه نخستین کسی بود که اظهار کرد برای تحقق تغییرات، تنها کشتن خدا کافی نیست. در آثار نیچه، مرگ خدا به انحاء گوناگون نشان داده شده است، دست کم در پانزده مورد صریحا بدان اشاره شده که زیبایی و ظرافت در آن ها موج می زند. به ویژه در یکی از برجسته ترین موارد، قاتل خدا نفرت انگیزترین انسان معرفی شده است. منظور نیچه این است تا زمانی که اضطرار بیرونی برای انسان وجود نداشت، خودش را از چیزهایی محروم ساخت که او را از آن ها بازداشته بودند و به طور خودانگیخته خود را به تعهدات و بارهایی مکلف کرد که دیگر به نظر نمی رسید از سوی عامل خارجی تحمیل شده باشد و بدین ترتیب چهره خود را روز به روز منفورتر ساخت. چنین است که تاریخ فلسفه از سقراط تا هگل، روایت بندگی و بردگی انسان هاست و مملو از دلایلی که انسان ها به خود قبولاندند تا این بردگی، مشرع جلوه کند. این سیر انحطاط تنها به فلسفه محدود نشد.

دیونوسوس

ردپای دیونوسوس را می توان در همه شخصیت ها و منش های گذشته بازیافت. اکنون از نخستین دیونوسوس که نیچه از شوپنهاور الهام گرفته بود، دور شده ایم، دیونوسوس نخستین زندگی را وادار می ساخت تا در بنیان نخستین حل شود و با آپولون برای خلق تراژدی متحد بود. از زایش تراژدی به بعد، دیونوسوس بیشتر به واسطه تقابلش با سقراط معروف شد تا به خاطر پیوندش با آپولون: سقراط زندگی را به محاکمه کشانده و آن را با سنگ محک ارزش های برتر سنجیده و محکوم می نمود، در عوض دیونوسوس بر این عقیده بود که چون زندگی به خودی خود مقدس و بجاست، نباید مورد قضاوت قرار گیرد. با این وصف، نیچه هر چه بیشتر در نگارش آثار پیش می رفت، تقابل واقعی بیشتر بر او نمودار می گشت: نه تنها دیونوسوس علیه سقراط، بلکه علیه مسیح مصلوب هم.

 جستاری در اندیشه های نیچه، ژیل دولوز

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۲۹
زهره شریعتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">