دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

وبلاگ تخصصی ادیان شرق: زهره شریعتی

دینا

*دینا در آیین زرتشت، ایزدبانوی وجدان و دانش است. در آخرت شناسی زرتشتی، وقتی بی گناهی از پل چینوَد (صراط) عبور می کند، دینا با چهره ای بسیار زیبا به پیش باز او می آید. نام او برساخته از دین است، و از ریشه دی (به معنی دیدن) که از فارسی به عربی وارد شده است.
*از دین خواهم گفت؛ ادیان شرقی: زرتشت، هندو، بودا، جین، سیک، کنفوسیوس، تائو و شینتو.

پربیننده ترین مطالب

مقاهیم بنیادین فلسفه نیچه

يكشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۴۸ ب.ظ

میل به قدرت

این اساسی ترین مفهوم در فلسفه نیچه است. این نظریه بر پایه های اندیشه شوپنهاور و تفکر یونان باستان بنا شده و با بهره گرفتن از آنان تکامل یافته است. شوپنهاور تحت تاثیر این اندیشه شرقی بود که جهان بنابر اراده ای عظیم اما کور در گردش است. نیچه با درک این نظریه و شناخت قدرت نهفته اش، این نگرش را با مناسبات انسانی سازگار کرد. او نتیجه می گیرد که نیروی محرکه تمدن یونان همانا جستجو برای دستیابی به قدرت بوده و نه چیزیک ه فایده یا منفعتی فوری در بر داشته باشد.

نیچه بر این عقیده است که انگیزه های بنایدینی که تمامی رفتارهای مارا باعث می شوند، همگی از منبع میل به قدرت تغذیه می شوند. حتا فضیلت های مسیحی چون تواضع و فروتنی، محبت، ترحم و دلسوزی که پیشتر شریف و مفتخر به بی غرضی فرض می شدند، در واقع ریشه هایی بیمارگونه و منحط دارند.


اَبَر انسان

ابرانسان نیچه هیچ گونه محدودیت اخلاقی ندارد. قهرمان نیچه تنها اصل اخلاقی اش میل به قدرت است. نمونه چنین ابرانسانی زرتشت است (شخصیتی ساخته و پرداخته ذهن او که ارتباطی جز نامش با زرتشت پیامبر ندارد) و داستان او حکایت رفتار و سلوک است. او بر فراز کوه در دنیایی بدون خدا کمر همت به براندازی ارش های مسیحیت می بندد تا هر فردی مسئول رفتار و کردارهای خود باشد. او انسان را ترغیب می کند تا باورها و ارزش های خود را در آزادی بی محدودیت بنا کند. اعمال انسان تجویز الهی و غیر الهی ندارد. در واقع او از شرایط قرن بیستم خبر می دهد. او نظریه ابرانسان را به طور سطحی با مفاهیمی چون اصالت نژادی و خون مربوط می سازد. هرچند منظور او از اصالت چیزی سوای باورهای اشرافی و نژادی بوده است.

ابرانسان نیچه در کتاب چنین گفت زرتشت ظاهر می شود، سرود مستانه بلندی با صداقت و مبالغه ای غیر قابل تحمل که تلاش های نویسنده در ایجاد طنز و سبکی نتوانسته چیزی از خشکی و عبوسی آن بکاهد. همچون آثار داستایفسکی و هسه که خواندنی نیستند مگر این که جوان باشید. اما تجربه خواندن این اثر در این سن می تواند زندگی شما را تغییر دهد. و البته نه همیشه در جهت بدتر شدن.

آثاری از قبیل طلوع، حکمت شادان (دانش شاد) و فراسوی نیک و بد جملگی دربرگیرنده انتقادهای بی نظیری از تمدن غرب، ارزشهای آن، روانشناسی آن و همچنین بایدها و نبایدهای آن هستند. اگرچه آرای او در این کتاب ها خبر از فلسفه ای نظام مند نمی دهند، اما در عالی ترین سطوح فلسفه اندیشی هستند. در این آثار بسیاری از ارزش های بنیادین انسان غربی و تمدن او تجزیه و تحلیل شده و کم و کاستی های آن تبیین شده اند. او در یادداشت های منتشر نشده اش می نویسد: سرانجام مسیحیت به پایان راه خود می رسد و اصول اخلاقی خودش (که جایگزین ناپذیرند) نابودش می کنند، اخلاقیاتی که در نهایت راهی جز نفی خدای مسیحیت ندارد.

تاثیر نیچه در قرن بیستم پا از دامنه فلسفه بیرون گذاشت و به عرصه ادبیات قدم نهاد. شاعران و نویسندگانی چون، آگوست استریندبرگ (1912- 1849) درام نویس سوئدی، ویلیام باتلر ییتس (1939- 1865) شاعر و درام نویس ایرلندی، یوجین اونیل (1953- 1888) درام نویس آمریکایی، جورج برنارد شاو (1950- 1856) نویسنده ایرلندی، راینر ماریا ریلکه (1926- 1875) غزلسرای بنام چک، توماس مان (1955- 1875) رمان نویس آلمانی، و جوزف کنراد (1924- 1857) رمان نویس اوکراینی به آرامی در عقاید او غرق شدند.

البته نثر خاص او و شیوه گزین گویانه اش، باعث لغزش های بزرگی در درک اندیشه او شد. زیرا نوشته هایش جسته گریخته خوانده شد و تعداد کثری میل به قدرت و ابرانسان را سوءتفسیر کردند. ابرانسان نیچه مورد سوءاستفاده های فاشیست های نازی و آلمان هیتلری قرار گرفت. حاصل چنین برداشت های غلط و بیمارگونه از اندیشه نیچه، بی اعتباری شدید فلسفه اش در نیمه اول قرن بیستم بود.


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۲۶
زهره شریعتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">