آموزه های بودا (6)
انکار وجود خدای خالق
یکی از آموزه های بنیادین بودیسم این است که در ورای تمام موجودات خلق شده و تجلیات وجود، حقیقت واحدی نهفته که غایت وجود است. این حقیقت ورای عقل است و امری غیر شخصی یا فراشخصی است. اصل زندگی در کل طبیعت و نیز طبیعت انسان، ساری و جاری است و اساس با حقیقت یکی است. انسان با نفوذ در عمق طبیعت خویش می تواند به شناخت مستقیم از حقیقت نایل شود.
اگرچه آیین بودا، مخصوصا مهایانه چینی و ژاپنی از لحاظ فلسفی، وجود خداوند خالقی که هم طبیعت و هم سرنوشت انسان را در اختیار دارد، انکار می کنند، اما تعدد خدایان در دین عامیانه بودیسم علاج ناپذیر به نظر می رسد. شخصیت های کاملی که دارای وجود معنوی هستند خدایان، بوداها، بودی ستوه ها، شخصیت های خداگونه و حیوانات که در راس آن ها خدایی متعالی با تشخص، اراده، عقل و عشق است، پرستش و تجلیل می شوند. البته این موجودات روحانی به هیچ وجه خدایان نیستند. هرچند در آسمان جای دارند و انسان نمی تواند آن ها را ببیند، اما جاودان نیستند و همانند سایر موجودات عالم مشمول قانون سمسره یا تولد دوباره هستند. بی شک در بحث آیین بودا اشتباه است که اصطلاح خدا را آن گونه که نزد مسلمانان، مسیحیان و یهودیان معروف است به کار ببریم.